347 --- عشق یک اتفاق معمولی است
کارت تمام می شود . دوباره برمی گردی به خیابان
سر یک چهارراه می ایستی . نفس تازه می کنی . دوباره راه می افتی .
برای بار هزارم یکی را می بینی . یکی که خیلی شبیه اوست انگار .
درست مثل او لباس پوشیده . درست مثل او می خندد .
درست مثل او سیگار می کشد . درست مثل او راه می رود .
درست مثل او از تو دور می شود . درست مثل او می رود .
به خانه می آیی و برای بار هزارم توی دفتر کوچک روی میزت .
می نویسی : عشق یک اتفاق معمولی است .
و برای بار هزارم به خودت پوسخند می زنی ....
مرتیکه نگاشت : عشق یک اتفاق معمولی است اثر سون آپ