245 --- دیس لایک
همه شغل اولشون رو یادشون می آد. این هم داستان منه.
در بهار سالهای خیلی دور یه احمقی پیدا شد و دست من رو گرفت و گرفت و گرفت تا رسوند به ...
بگذریم . مهم نیست به چی . چون از اون سال تا حالا دیگه تقریبا شغلم رو از دست دادم
قصه ای که می خوندید روایت بیکاری کسی بود که سالها پیش یه احمقی پیدا شد و دستش رو گرفت و رسوند به ... به ...
این برای من یه توهینه که بعد از بیکار شدنم مدام از من بپرسید شغل قبلیم چی بوده ..
۲.
- اگه اینجا بمونم همه چیزو از دست می دم
- و اگه از اینجا بری؟
- و اگه از اینجا برم ..
- و اگه اینجا بمونی من و این تمساح رو داری ..
۳.
خواب می بیند ماهی شده . شنا می کند توی تنگ .
این دم سال نویی
انگار بدجور دلش هوای آتش کرده .
سیگار پشت سیگار .
بهار مشتری های خودش را دارد .
۴.
اگه صدای منو می شنوید یعنی من دیگه اینجا نیستم
اگه این نوشته رو می خونید یعنی صدای منو نشنیدید
ما کجاییم؟
سخت . مدهوش .
چنگ . خاموش .
سخت . خاموش .
چنگ . مدهوش .
ما کجاییم؟
اگه این نوشته رو می خونید یعنی صدای منو نشنیدید
اگه صدای منو می شنوید یعنی من دیگه اینجا نیستم
مرتیکه نگاشت : دیس لایک اثر سون آپ