آینده ای در کار نیست.

این را حتی روس ها می دانستند.

وقتی روی باغ آلبالویمان در حفاظ بمب های خوشه ای ، خاکستر ریختند.

مدام جوان تر می شویم. من و تمام دوستانم. مدام جوان تر از امروز.

حالا که آینده ای در کار نیست. من و تمام مردم روستایم به گذشته بر می گردیم. حالا من 3 ساله ام. و پدر و برادرانم بیش از دو سال است به دامان مادرانشان بازگشته اند.


مرتیکه نگاشت : برای مردان جنگجو اثر سون آپ