191 --- کلم پلو
- چرا انقد گنگ حرف می زنی؟
- من اصلا گنگ نیست حرفام . فقط یه سری سوال تو ذهنم مونده
- می بینی؟ همین حالا هم داری گنگ حرف می زنی .
- منظورت چیه ؟
- ببین جکی !
- من دیرم شده . باید برم ..
-
مرتیکه نگاشت : کلم پلو اثر سون آپ
مرتیکه نگاشت : کلم پلو اثر سون آپ
مرتیکه نگاشت : مرده کُش اثر سون آپ
مرتیکه نگاشت : ماهشهر کهنه اثر سون آپ
مرتیکه نگاشت : به تیمچه نرو . به تیمچه نرو اثر سون آپ
پ . ن :
- مهم این نیست که شصت سال کنار هم باشیم . مهم اینه که خوشحال باشیم
- گه
مرتیکه نگاشت : آخ دستشویی ام هم گرفت . نکند زنده ام؟ اثر سون آپ
پ . ن 1 : باور کنید به همین سادگی است جریانات . اصلا انگار بعضی هامان دوست داریم سختش کنیم . آدم بد بین ماها کمتر از بقیه است . ما لااقل تنهایی خودمان را چشیده ایم . در گوشش گفتم پاشو یه دست ورق بزنیم و اون هم مثل یه پیرزن چروکیده که هنوز هم بعد پنجاه سال هنوز عاشق حکمه ، شروع کرد زیرزیرکی بی بی و شاهو همه رو کش رفت واسه خودش . جریانات به همین سادگی است .
زهر امروز در مزار فردا نقش بسته است .
کمی گل بیاورید سرقبر خاطراتمان .
تمیزش کنید . آبش دهید مزار گذشته مان را .
همین
پ . ن 2 : هیز رو از قصد هیز نوشتم !
مرتیکه نگاشت : خاکستر خور اثر سون آپ
- اونایی که نمی تونن پرواز کنن معمولا خیلی چاقن
- اما این برای ماهی ها بیش از حد بی معنیه
- می دونی منظورم اینه که دیگه نه گله دارها و نه پرورش دهندگان اسب در اسطبل ها در شهر ، اسبها را نمی خوان . اسبها باید بروند و ناپدید شن
- ترجیح می دم سر یه اسب مرده شرط ببندم تا یه ماهی خیلی چاق
۲.
- نمیخوام بزارم اونی که سرم شرط بسته برنده بشه
- منظورت چیه؟
- من نمی خوام اون شرطتو ببره
- این اصلا منطقی نیست .
اوپس .
مرتیکه نگاشت : مسابقه اسبهای وحشی اثر سون آپ
مرتیکه نگاشت : خانه خراب اثر سون آپ
پ . ن : مثبت بیاندیشید و با انگیزه باشید . به آنچه در آن خانه اتفاق می افتد هم فکر نکنید ! بروید اصلا برای خودتان یک لیوان آب پرتقال یا هر گه دیگر را بخورید اما فکر نکنید . خواهشا !