مرد لکنت دار : ت ت ت ت ت تـــَ

مرد بدکرده روزگار : چی؟

 

مرد لکنت دار اشک هایش را پاک می کند. می خندد. دوتایی خنده شان می گیرد. می خندند. مرد دومی - روزگار با او بدتا کرده است- هم می خندد.حالا بعد یک عمر زندگی گوشه یک آکواریوم مزخرف هر دویشان سعی می کنند که همه چیز تمام شود

 

مرد لکنت دار : ــــتــَــ . تـَـ تموم ن ن ن ن ن نمیشه؟

مرد بدکرده روزگار : هیچی نگو. فقط بزار بریم لای پره های این غول بزرگ.

مرد لکنت دار : چ چ چ چ

مرد بدکرده روزگار : بریم یا باز می خوای چرا چرا کنی؟

مرد لکنت دار : ت ت ت ت ت تـــَ

مرد بدکرده روزگار : چی؟

مرد لکنت دار : تموم؟

مرد بد کرده روزگار (می خندد. مرد لکنت دار اشک هایش را پاک می کند. می خندد. دوتایی خنده شان می گیرد. ) : تموم!

 


مرتیکه نگاشت : سینه ریز دوتا بدکاره ی مست اثر سون آپ

Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA