یک میله آهنی خودش را زد به جالباسی
شده بود عین آنها . جایی که لباسها آهنان را نوازش می دادند.
نمی دانم آنها بین خودشان تحویلش می گرفتند یا نه؟
اما دلمان برایت تنگ می شود جالباسی آهنی

مرتیکه نگاشت : مونیخ 1940 اثر سون آپ