بدون شماره --- ملافه را خون گرفته . دیگر حتی لکه هم معلوم نیست
جدایی چطور به وجود می آید و فلسفه بی وفایی چیست؟
گاهی آرزو می کنم کاش یک کرم بودم . کرم بودم اما همیشه خاکی بودم دیده نمی شدم و زنده بودم.
یکی می گفت باید یاد بگیری چطور دیده نشوی . اصلا این شده است هنر . که گاهی باید یاد بگیری خوب دیده نشوی . بی تاب باشی و عرق نچکد از زخم هایت .
من برای خودم یک سبیل پیدا کرده ام . می گذارم روی لب هایم و دیگر هیچ کس مرا نمی شناسد . یکبار چند وقت پیش توی آسانسور خودم را نشناختم . ناچار از پله رفتم .
سوال : آیا باید به اخلاقیات پایبند بود ؟
جواب : وقتی بچه ای تشکی را خیس می کند ، تکلیف چیست ؟ آیا هنجار،اجبار ، قهر و زور موثر است؟خیر . تنها باید ایستاد و نظاره کرد فقط مواظب بود لکه ای بر جای نماند.
حالا کمی نزدیک شدم به آنچه در ذهن داشتم .
جدایی چطور به وجود می آید و فلسفه بی وفایی چیست؟
مرتیکه نگاشت : ملافه را خون گرفته . دیگر حتی لکه هم معلوم نیست اثر سون آپ
گاهی آرزو می کنم کاش یک کرم بودم . کرم بودم اما همیشه خاکی بودم دیده نمی شدم و زنده بودم.
یکی می گفت باید یاد بگیری چطور دیده نشوی . اصلا این شده است هنر . که گاهی باید یاد بگیری خوب دیده نشوی . بی تاب باشی و عرق نچکد از زخم هایت .
من برای خودم یک سبیل پیدا کرده ام . می گذارم روی لب هایم و دیگر هیچ کس مرا نمی شناسد . یکبار چند وقت پیش توی آسانسور خودم را نشناختم . ناچار از پله رفتم .
سوال : آیا باید به اخلاقیات پایبند بود ؟
جواب : وقتی بچه ای تشکی را خیس می کند ، تکلیف چیست ؟ آیا هنجار،اجبار ، قهر و زور موثر است؟خیر . تنها باید ایستاد و نظاره کرد فقط مواظب بود لکه ای بر جای نماند.
حالا کمی نزدیک شدم به آنچه در ذهن داشتم .
جدایی چطور به وجود می آید و فلسفه بی وفایی چیست؟
مرتیکه نگاشت : ملافه را خون گرفته . دیگر حتی لکه هم معلوم نیست اثر سون آپ
+ نوشته شده در ۱۳۹۰/۰۵/۲۳ ساعت 22:53
توسط سون آپ
|